شهید مسلم احمدی پناه
شهیدی که از او چیز زیادی نمی دانیم جز چند عکس و چند خط نوشته که نزدیکانش درباره او گفته اند و فیلم کوتاهی از او که در مقابل دوربین صحبت کرده است.
این شهید بزرگوار اهل روستای فرادنبه از استان چهار محال و بختیاری بود که در شهریور سال گذشته در درگیری با گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات جاسوسان به شهادت رسید
از او یک دختر یک سال و نیمه به نام زهرا به جا مانده است.
ادای حق این شهدا برای ما ممکن نیست اما همین چند مطلب کوتاه را تقدیم مخاطبین عزیز می کنیم تا شاید در فرصتی دیگر، مطالبی مفصلتر از این شهید بزرگوار و دیگر شهدای صابرین به دستمان برسد
انگیزه بنده از ورود به سپاه، رضای خدا و بعد هم دفاع از مرز و بوم کشور در برابر دشمنان داخلی و خارجی است و انشاءالله اگر شد و خدا بخواهد، شهید بشیم.
از همه هکارانم می خواهم که کارشان برای رضای خدا باشد. خیلی از ما حرف از رضای خدا می زنیم ولی پای عمل که می رسیم، می لنگیم.
و خودسازی!
خودسازی خیلی برای بچه های سپاه و همکاران ما مهمه.
مطلب آخر در قالب دعا از خدا عاقبت به خیری و شهادت در راهش می خواهم.
راوی: خود شهید
من آقا مسلم رو خیلی دوست داشتم چون خیلی محجوب و مظلوم بود.
با من هم که صحبت می کرد سرشو زیر میانداخت؛ یعنی سرش رو بالا نمی کرد و ... (گریه سردار)
خدا می دونه نور ایمان در چشمش و صورتش هویدا بود
واقعا ایمان رو میشد تو صورتش دید
نگرانی من اینه که چون خدا رو اینا رو دوست داره زود هم می برشون...
راوی: سردار میریان فرمانده سابق یگان صابرین
آقا سید مهدی یه هفته قبل شهادتش به مسلم گفته بود خیلی داری نور بالا میزنیا.
مسلم هم به شوخی گفته من ایندفعه رفتم شهید میشم.
سید مهدی میگفت بهش گفتم نامردی اگه من رو شفاعت نکنی.
مسلم یه خنده ای میکنه و میگه تو دعا کن.
سید مهدی از مسلم قول شفاعت میگیره .
تو تشییع جنازه مسلم تو فرادنبه (استان چهار محال و بختیاری) که 14000 نفر جمعیت داره ، 10000 نفر اومده بودن.
مسلم کابینتا را خالی میکرد و نخود و لوبیا و.. رو با ترازو میکشید و خمسشون رو حساب میکرد و میداد.
راوی: برادر خانم شهید
نماز اول وقتش هیچ گاه ترک نشد. در امر به معروف و نهی از منکر همیشه ثابت قدم بود. امکان نداشت که ببیند گناهی رخ می دهد و او تذکر ندهد. البته این کار را بسیار با آرامش و با رعایت همه جوانب انجام می داد.
مسلم با این اخلاق نیکو و عمل به تکلیف باید فرجامی چون شهادت می داشت. همیشه می گفت آرزوی شهادت دارم و بالاخره به آرزوی دیرینه اش دست یافت.
ما خوشحالیم از اینکه او مزد اعمالش را گرفت، اما تنها ناراحتی ما، جای خالی او و بی تابی فرزند یک و نیم ساله اوست که بسیار دلتنگ پدرش است.
راوی: پدر شهید
آخرین پیامک شهید به هسرشان ...
سه کلیپ از شهید
3. کلیپ
برای دانلود؛ روی عکسها کلیک نمایید